Sunday, December 19, 2010

مصاحبه با روزنامه خراسان Interview

روز دوشنبه
1390/10/12
برای اینکه نوشته های مصاحبه خواناتر باشد می توانید عکس زیر را در صفحه ی جدید باز نمایید
یا روی آن کلیک کنید 









بررسي گرافيک شهري مشهد در گفت وگو با محسن موسوي زاده
بافت و نماي عمومي شهر بايد نشانگر هويت مشهد باشد
خراسان رضوي - مورخ دوشنبه 1390/10/12 شماره انتشار 18021
نويسنده: هوشمند
مي گويد شهر بايد مانند يک پوستر باشد! يعني نه تنها در نماهاي گوناگون داخل شهر که در بافت و نماي عمومي از نماي بالا نيز بايد هويت شهر به زيبايي جلوه کند.«محسن موسوي زاده» با اين که مدرک کارشناسي فيزيک دارد، اما سال هاست که در عرصه هاي گوناگون هنري فعاليت مي کند و به قول خودش همواره سعي کرده است علم و هنرهاي گوناگون را با هم تلفيق کند. ارائه طرح هاي گوناگون در زمينه گرافيک شهري و کسب عنوان هاي برتر در اين زمينه، نقاشي، عکاسي، کسب عنوان پدر اوريگامي (هنر کاغذ و تا) ايران و... بخشي از فعاليت هاي هنري همشهري ماست . موسوي زاده که اعتقاد دارد براي بررسي و اظهار نظر درباره گرافيک شهري آشنايي با علوم گوناگون مورد نياز است، در گفت وگو با ما علاوه بر نقد وضع سيماي بصري مشهد، گلايه هاي خود از شيوه فعاليت نهادهاي فعال در اين عرصه را هم بيان مي کند.
لازمه هاي گفتمان جديد
اولين محور حرف هاي موسوي زاده ضرورت ارائه طرح ها و گفتمان جديد در فعاليت هاي حوزه هنري و به ويژه گرافيک شهري است. به عقيده او تحقق اين موضوع نيازمند آشنايي با عرصه هاي مختلف علمي و هنري است: «ما در حال حاضر نيازمند ارائه طرح ها و گفتمان جديد هستيم تا بتوانيم از طريق اين ها به ايده پردازي در حيطه هاي مختلف برسيم. به نظر من تحقق اين موضوع در حوزه هاي گوناگون هنري، به ويژه گرافيک شهري نيازمند آشنايي با علوم و هنرهاي گوناگوني است. به عنوان مثال ما نمي توانيم درباره گرافيک شهري بحث کنيم اما با شهرسازي، روان شناسي و... آشنا نباشيم.»
بافت شهري يک کار گرافيکي است
وجود بارگاه منور علي بن موسي الرضا(ع) به عنوان هويت و ويژگي اصلي شهر و وجود بناها و شخصيت هاي مهمي هم چون توس و آرامگاه فردوسي، گرافيک شهر ما را نيز با لازمه ها و ضرورت هاي منحصر به فردي مواجه مي کند. اما آيا شرايط کنوني شهر چنين شاخصه هايي را در خود جاي داده است يا خير؟ موسوي زاده پاسخ مي دهد: «ما نبايد شرايط گرافيکي را از وضعيت کل شهر جدا کنيم. بعضي اوقات ما در و ديوار شهر را رنگ مي کنيم و مي گوييم که داريم کار گرافيکي انجام مي دهيم. اما برخي مواقع از منظري بالاتر بافت و مبلمان شهري را به عنوان يک کار گرافيکي در نظر مي گيريم. زماني که ما مي گوييم مشهد «شهر بهشت» است بايد مولفه هاي گوناگون يک بهشت زميني را براي اين شهر در نظر بگيريم. به نظر من وقتي ما از منظر بالا به شهر مشهد نگاه مي کنيم بايد با يک بوستان شهر داراي فضاهاي سبز گوناگون و بافت متناسب با هويت شهر مواجه باشيم. اين شرايط بايد به گونه اي باشد که فضاي عمومي مبلمان شهري، ساختمان ها، تابلوها، بناها و... در مجموع هم چون يک پوستر زيبا نشانگر يک اثر گرافيکي باشد... بايد توجه داشته باشيم که وجود بناهاي ناهمگون آثار به هم ريخته تبليغاتي که هنگام راه رفتن در شهر به سوي انسان شليک مي شود، ويژگي يک شهر بهشتي نيست. مردم زماني که وارد شهر مي شوند بايد احساس آرامش کنند. نمي توان شهر بهشتي داشته باشيم اما کشف رودي با اين شرايط در آن جريان داشته باشد و چنين منظره هايي در آن به چشم بخورد.»
از رنگ کردن تا رنگي ساختن ديوار
اين هنرمند مشهدي سپس فعاليت هاي شهرداري در زمينه نقاشي کردن روي ديوارهاي شهر را مورد اشاره قرار مي دهد و ضمن تأکيد بر لزوم اجراي چنين آثاري در شرايط کنوني از ضرورت اصلاح روند به صورت زيربنايي سخن مي گويد: «کار گرافيکي به معناي رنگ کردن يک ديوار نيست. منظور من اين نيست که شهر ما نياز به رنگ کردن ديوار ندارد. در شرايط کنوني بايد اين اقدام انجام شود. مگر ما با اين ديوارها چه مي توانيم بکنيم؟ اما بايد روند به گونه اي اصلاح شود که به جاي رنگ کردن ديوار، بناها از ابتدا با يک بافت گرافيکي مناسب و استفاده از مصالح مناسب ايجاد شود.»
وقتي هنرمندان وارد گود نمي شوند!
بررسي آسيب هاي نحوه مديريت گرافيک شهري مشهد يکي ديگر از بخش هاي گفت وگوي ما با محسن موسوي زاده است. او براي توضيح اين موضوع ضمن تقدير از بخش زيادي از اقدامات هنري شهرداري به فرآيند تصويب و اجراي نماد ميدان فلسطين مشهد اشاره مي کند و آن را مورد نقد قرار مي دهد: «اولين اقدامي که بايد براي اجراي يک نماد شهري انجام شود، اعلام فراخوان براي ارسال طرح هاي پيشنهادي است. اما براي اين نماد فراخواني اعلام شد که خيلي از علاقه مندان توانمند را از عرصه خارج کرد. لزوم حضور معمار در گروه، پرداخت ۱۲۰ هزار تومان حق شرکت در فراخوان، ارائه نقشه هاي مهندسي و اجرايي از جمله اين موارد بود در صورتي که ارائه نقشه هاي اجرايي به هيچ عنوان در ابتداي کار نياز نيست و مي تواند در مراحل بعدي انجام شود. علاوه بر اين جايزه در نظر گرفته شده براي اين رقابت ۱۵ ميليون تومان بود، در صورتي که تهيه همين نقشه ها و طرح براي يک شرکت معمولي تقريبا همين مقدار هزينه برمي دارد. همچنين وقتي هنرمندان هديه شان از محل پول هاي پرداخت شده توسط هنرمندان ديگر براي شرکت در فراخوان پرداخت مي شود، انگيزه خودشان را از دست مي دهند. در مراحل بعدي نيز شاهديم که داوري به شيوه مناسبي انجام نمي شود و در نهايت طرحي با ضعف هاي اساسي اجرا مي شود. اين موضوع در دنيا کم سابقه است که يک نماد شهري اجرا شود و بعد براي توضيح آن يک تابلو در حاشيه ميدان نصب شود!»